خوسارِ مُن

دل نوشته و گاه نوشته ...

خوسارِ مُن

دل نوشته و گاه نوشته ...

خوسارِ مُن

«به نام یزدان پاک»

خوشا خوسار و وصف بی مثالژ...

سلام!

به وبلاگ شخصی من خوش اومدید :)

اینجا محلیه که هم گاهی اوقات میام و دلنوشته هام رو می نویسم و هم محلیه برای عبور و مرور بچه های بلاگستان خوانسار!!

هیچ نوع تفکر افراطی در این بلاگ جایی نخواهد داشت.

جهت مشاهده بدون عیب و نقص وبلاگ، از مرورگر «گوگل کروم» استفاده کنید.

کلیه IPهای ورودی به سایت ثبت می شند و در ضمن، می تونید از طریق سربرگ «درباره من» در بالای صفحه بیشتر با من آشنا بشید :)

برای من افتخاره که جزو کاربران «بیان» هستم و وبلاگم بر روی سرورهای قدرتمند این شرکت ایجاد شده.

جهت عضویت در خبرنامه، واژه ozv را به 5000248202 ارسال کنید.

نوحه ای که در حال گوش کردن به آن هستید کاری است از «حاج محمود کریمی» و «ببار ای بارون» نام دارد.

این وبلاگ در ستاد ساماندهی پایگاه های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است.

امیدوارم لحظات خوشی رو سپری کنید

پیوندها

نشست صمیمی وبلاگنویسان و شورای شهرخوانسار

سه شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۸۹، ۱۰:۵۵ ب.ظ
امروز بعداز ظهر ما هم رفتیم نشست وبلاگنویسان با شورای شهر

جلسه فوق العاده عالی و صمیمی بود. اصلاً تصور همچین جلسه ای رو هم نمی کردم. توی راه که می رفتم با خودم می گفتم شاید این مسئولین هم مثل بعضی مسئولای قبلی اهمیتی به حرف های جوان های نمی دند و شاید این جلسه هم یه جلسه نمادین باشه ولی طبق معمول اشتباه فکر می کردم. البته من هم تقصیر ندارم خیلی شنیده بودم که مسئولین به حرف های جوانان شهر گوش نمی دند و دیگه این مسئله رو باور کرده بودم تا امروز بعداز ظهر.

جلسه ۳ ساعت طول کشید ولی هنوز هم فکر کنم حرف هایی نزده شد ولی خوب زیغ وقت بود و...

ما که کم سن ترین و تازه کارترین بودیم بیشتر گوش می کردیم ببینیم دوستان چی می گند. خیلی خوشحالم از این جلسه و امیدوارم پیوند بین مسئولین و وبلاگ نویسان همیشه پایدار باشه و به تمام مسئولین هم منتقل شه

امیدوارم به هدفی که همگی وبلاگنویسان داریم دست پیدا کنیم و در کنار مسئولین شهر خوانساری آباد و پیشرفته بسازیم

اما یه نکته:

آقای دهاقین فرمودند که من مدتیه وبلاگنویسم و ایشون تازه متوجه شدند. اینطور نیست. قبلاً هم گفتم در تالار گفتمان با آقایی به نام خوساری آشنا شدم. ایشون توی پیام هایی که برای من می فرستادند می گفتند که من رو میناسند و فامیلیم و آشناییم و این داستانا و به من گفت که داره از خونسار می ره و درخواست کرد که من ادامه بدم وبلاگ خوسار من رو

خلاصه ما که هرچی تحقیق کردیم نفهمیدیم این آقای خوساری که بود و چه کرد ولی یادش گرامی

توی جلسه من گفتم بقیه وبلاگنویس ها هم گفتم توی این وبلاگ هم صدجا گفتم ولی باز هم می گم من هیچ مسئولیتی در قبال پست های قبلی آقای خوساری ندارم و توی پست هایی هم که می دم قصد توهین یاتخریب کسی رو ندارم

به امید داشتن خوانساری آبادتر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۶/۱۶
عباس جنابی

نظرات  (۱)

دوست من میخ آهنین نرود در سر ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی