وبلاگ اما، چیز دیگریست!!
سال 85 بود که برای اولین بار با صدای جیییررررررر جیییررررر مودم کامپیوترم به اینترنت وصل شدم!!دلیلشم تهیه یه تحقیق برای درس دینی مدرسه بود!! یکی از دوستانم بهم گفتم بود برو توی سایت google.com توی کادرش بزن موضوعتو تا بیاره برات!! این اولین تجربه من در کار با اینترنت بود و اولین سایتی که باز کردم google بود. وقتی فهمیدم گوگل یک موتور جستجوگر هست کلمه ی «خوانسار» رو توش سرچ کردم!
اولین وبلاگی که درباره خوانسار دیدم، وبلاگ «خوانسار» بود که نویسنده ی اون علی محراب بیگی بود. علی محراب بیگی رو به واسطه نسبت فامیلی دیده بودم و میشناختم اما دیدنش توی فضای مجازی جالب بود برام!!
دومین وبلاگی که با جستجوی نام خوانسار دیدم، وبلاگ استاد بزرگوارم خسروخان دهاقین بود. ایشون رو هم از قبل و به واسطه کانون شهید بهشتی میشناختم.
سومین وبلاگ، وبلاگ «خوانسار مجازی» به نویسندگی دوست خوبم میثم آخوندی بود که به نظرم یه مجموعه کامل بود حیف که به تاریخ پیوست!!
به همین طریق یکی یکی با بلاگرهای خوانساری و وبلاگ هاشون آشنا شدم و خودم برای اولین بار در تابستان87 یک وبلاگ در سیستم بلاگفا ساختم که حذفش کردم اما هنوز توی پیوندهای وبلاگ حمید امینی عزیز هست!!
زمستان سال 89 بود که پس از مشاهده ی مکرر قبض های سر به فلک کشیده ی تلفن!!! اقدام به خرید سرویس اینترنت پرسرعت از شرکت رایان تصویر کردم. که حرکت آقایان شوشتری در امر اوردن اینترنت پرسرعت واقعا ستودنی بود و به نظرم باید ازشون به عنوان پدران اینترنت پرسرعت خوانسار یاد بشه!!!از همون وقت تا الان مشتری پر و پا قرص آسیاتک هستم و بعضی اوقات که یاد دایال آپ میفتم به خودم میگم واقعا چجوری زندگی می کردیم ما؟؟؟!!!!
به مرور زمان وبلاگ های مختلفی رو در سیستم های مختلف تجربه کردم تا به وسیله مهدی حاجی زکی با بیان آشنا شدم.
بیان اما برای من با همه فرق داشت!! خیلی دوست داشتنی هست :) علاقه ای که به بیان دارم رو به هیچکدوم از سیستم های دیگه نداشتم.
بگذریم!!
فضای مجازی باعث شد با افراد بسیار زیادی در خارج از فضای مجازی آشنا بشم و خیلی از دوستی ها و رفاقت هام رو مدیون همین فضای مجازی هستم. تجربیات بسیار زیادی کسب کردم خصوصاً در این حدود 7 سالی که خوسارِ مُن رو می نویسم.
خوسارِ مُن رو دوست دارم و بهش وابسته هستم!!دوستانی هم دارم که به واسطه دنیای مجازی باهاشون آشنا شدم و بهشون علاقه زیادی دارم، مثل کمش که چندین ساله نوشته هاش رو می خونم اما نمیدونم کیه!! مثل مهدی حاجی زکی که برای من مثل برادر بزرگتره. مثل کامران میرمحمدی که واقعا دوستش دارم و به کلمه کلمه حرفایی که میزنه با دقت گوش می کنم و هرجا با اون ماشین خوشرنگش می بینمش دلم قنج میره!!! مثل محمد جدیدی که نوشته هاش خاصن و سرشار از انرژی ، مثل شهرام دادگستر که آهسته و پیوسته می نویسه و حتی یه دونه پست آبدوخیاری نداره وبلاگش!! مثل علیرضا صاحبی که با خوندن مطالب وبلاگش با خصوصیات اخلاقی و طرز تفکرش آشنا میشی و مثل خیلیای دیگه از دوستان وبلاگنویسم که تعدادشون کم نیست.
دنیای مجازی ، حدود 8 ساله که پا به پای زندگی حقیقی من باهام اومده و روزهای مختلفی رو توش گذروندم و محیط های مختلفی رو تجربه کردم.کم کم پای دنیای مجازی به گوشی های موبایلمون هم باز شد و اونجا هم که شبکه های اجتماعی بی داد می کنند.
LINE ، BeeTalk ، Viber ، WhatsApp ، Telegram و Instagram رو توی گوشیم دارم و عضو هستم ولی فعالیتم در این شبکه ها بسیار محدود هست. راحت تر بگم علاقه ای ندارم به هیچکدومشون.
مدت ها پیش، مهدی حاجی زکی گفت:«واقعا هیچ کجا وبلاگ نمیشه. من خیلی وبلاگم رو دوست دارم».
اون روز به حرفش خندیدم اما الان بهم ثابت شد که درست می گفت!!! با وجود این همه شبکه های مختلف اجتماعی و مجازی ، برای خود من هم هیچ کجا وبلاگ و فیس بوک نمیشه...!!!
همینجوری نوشت: 1- ویرایش قالب وبلاگ کار خودمه!! بالاخره بعداز حدود 2 سال تلاش تونستم پیشرفت خوبی کنم در امر ویرایش قالب!!!امیدوارم پسند کنید!
2- از این به بعد رویکرد نگارش در خوسارِ مُن تغییر خواهد کرد. در پست های بعدی توضیح خواهم داد!!