برفراز کوه سیل...
اوایل اردی بهشت ماه سال جاری، مطلبی نوشتم به نام ای دیو سپید پای در بند... و یک عکس از کوه سیل گذاشتم.
در هفته های گذشته موقعیتی پیش اومد که تونستیم با دوستانم دو بار قله ی سیل رو بعداز سال ها فتح کنیم! بار اول که با دمپایی انگشتی!! بودم و انقدر یهویی شد و غافلگیر کننده بود که دوربین برنداشتم، بار دوم تجهیز و آماده رفتم،دوربین هم برداشتم اما دوربین رو در دامنه ی کوه جا گذاشتم ولی از اون بالا با تلفن همراه دوستم چندتا عکس گرفتم و برگشتن هم در دامنه ی کوه، و پشت کوه سیل با دوستم یک عکس یادگاری گرفتیم.
فتح امسال خیلی به دلم نشست، چون خستگی سالهای گذشته رو نداشت و مسافت کمی رو پیاده تا نوک قله طی کردیم!! اما لذت بی نهایتی داشت وقتی که در بالاترین نقطه ی این منطقه بودی و آسمون رو نه آبی، بلکه سپید می دیدی! جای همه ی دوستان خالی، حسابی خوش گذشت. از هندوانه خوردن در بالای قله ی سیل بگیر، تا آب برف خوردن در دامنه کوه و هم صبحت شد با چوپان هایی که در بالاترین ارتفاع بودند!!
این هم عکس ها، امیدوارم از دیدنشون لذت ببرید:
ممنون از شما.