انتقاد از یک مثلاً همشهری
در وبلاگ های آقایان کمش و دهاقین خواندم که یک همشهری .... اقدام به نوشتن سخنانی دور از ادب نموده که با واکنش های سریع این دو بزرگوار رو به رو شده.
اون وقت می گویند مسئولین خوانسار کار نمی کنند!
می گویند چرا خوانسار پیشرفت نمی کند!
وقتی یک سری آدم ... به یک فرد با شخصیت یعنی سرور بزرگوارم آقای دهاقین اینطور بی ادبی می کنه و واژه ی « معلمی بیش نیست!» رو به کار می بره شک نکنید که اون از دیپلم ردی هایی است که از دبیران دل خوشی ندارد!
وقتی این جور مردم به یک مسئول این طور بی ادبی می کنند و دائم در پی ماست مالی کردن و توجیه سخنان بس ادبانه ی خود می باشند مطمئناً نه تنها خسرو دهاقین بلکه هر مسئول دیگری از کار و فعالیت برای مردمی که قدرش را نمی دانند دلسرد می شود. می گوید برای مردمی کار کنم که به من می گویند معلمی بیش نیست. مگر نه انکه تمام پپامبران معلمان بشر بوده اند؟ اگر همین معلم ها نباشند فرزندان شما از خود شما درس یاد می گیرند؟ خوب بله از شما درس بی ادبی می گیرند!
شما خودت حاضری بروی از ساعت ۸ صبح تا ۳ بعداز ظهر با یک سری بچه سر و کله بزنی ، گچ بخوری و فقط ماهی ۳۰۰ یا ۴۰۰ هزار تومان حقوق بگیری؟ به قرآن اگه بری.
واقعاً متأسفم و از همین جا اعلام می کنم دلیل عقب ماندگی خوانسار فقط و فقط برخی از مردم از خدا بی خبر و بی فرهنگ خوانسار هستند.......
«دوستان خواهشاً به عبارات زیر خط دار و قرمز توجه کنید و بعد برداشت کنید. منظور من همه ی مردم خوانسار نیست»