یادیاران
يكشنبه, ۶ دی ۱۳۸۸، ۰۶:۰۳ ب.ظ
امروز بعداز ظهر که در هیئت حسینی مشغول عزاداری و سینه زدن بودم ، عزیز دلم آقا مهدی حاجی زکی در حال توزیع یادیاران۳ بودند که به اینجانب هم یکی از این سی دی ها را دادند.
شب که به خانه آمدم نشستم و مشغول دیدن این کار زیبا شدم. بعداز این که تمام شد چند لحظه ای به فکر فرو رفتم.
با خودم گفتم شاید این آخرین محرم من باشد و سال دیگر نباشم. ای کاش از محرم امسال بیشترین استفاده را می بردم.بگذریم ....
در تصاویر چهره ی خیلی ها برایم آشنا بود و خیلی از عزیزان سفر کرده را می شناختم اما کسی که واقعاً جای خالی اش احساس می شد مرحوم آقای مؤذنی بود. شعر بسیار زیبایی که می خواند و من خیلی دوست داشتم این بود : «علم از دست و دست از تن جدا شد ، به پایان دفتر عشق و وفا شد»
ضمن خسته نباشید به آقایان دادگستر و حاجی زکی عرض کنم که :من خیلی از این کار خوشم آمد و منتظر کارهای بعدی این دو بزرگوار هستم./
۸۸/۱۰/۰۶