خوسارِ مُن

دل نوشته و گاه نوشته ...

خوسارِ مُن

دل نوشته و گاه نوشته ...

خوسارِ مُن

«به نام یزدان پاک»

خوشا خوسار و وصف بی مثالژ...

سلام!

به وبلاگ شخصی من خوش اومدید :)

اینجا محلیه که هم گاهی اوقات میام و دلنوشته هام رو می نویسم و هم محلیه برای عبور و مرور بچه های بلاگستان خوانسار!!

هیچ نوع تفکر افراطی در این بلاگ جایی نخواهد داشت.

جهت مشاهده بدون عیب و نقص وبلاگ، از مرورگر «گوگل کروم» استفاده کنید.

کلیه IPهای ورودی به سایت ثبت می شند و در ضمن، می تونید از طریق سربرگ «درباره من» در بالای صفحه بیشتر با من آشنا بشید :)

برای من افتخاره که جزو کاربران «بیان» هستم و وبلاگم بر روی سرورهای قدرتمند این شرکت ایجاد شده.

جهت عضویت در خبرنامه، واژه ozv را به 5000248202 ارسال کنید.

نوحه ای که در حال گوش کردن به آن هستید کاری است از «حاج محمود کریمی» و «ببار ای بارون» نام دارد.

این وبلاگ در ستاد ساماندهی پایگاه های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است.

امیدوارم لحظات خوشی رو سپری کنید

پیوندها

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

سال ها پیش بود که برای اولین بار در منزل یکی از اقوام کنسرتشون رو دیدم.

در برخورد اول خیلی باشون حال نکردم!!(کلاً سیستمم همینطوریه!!) سال ها گذشت، توی این دو سه سال اخیر که تمرکز زیادی روی شناخت زوایای خفیه ی موسیقی و سبک های اون گذاشتم خیلی ترانه هاشون رو گوش کردم و به طور حتم میگم 98% ترانه هایی که اجرا کردند رو بارها گوش کردم.


دوستی می گفت در زمان دولت اصلاحات آقای خاتمی، مجوز کار بهشون داده شد و به صورت ناگهانی به اوج رسیدند و پرکار و معروف شدند و بعدهم به سرعت کله شدند!! (سال 87 شروع به کار گروه)

دوست دیگری میگفت این گروه باعث معروف شدن محمدرضا گلزار در اوائل دهه 80 شد!


خیلی به موسیقی های این سبک علاقه ندارم و گوش نمی کنم و بیشتر به موسیقی سنتی علاقه مندم، اما «گروه آریان» رو دوست دارم از عمق وجودم!


یکی از دلایل علاقه م به گروه آریان و ترانه هاشون که میشه گفت مهمترین دلیلم هم هست، وجود «امید و نشاط» در ترانه هاشون هست، در هیچکدوم از ترانه های این گروه واژه ی ناامید کننده و مأیوس کننده وجود نداره و صحبت از شکست و نابودی و تباهی نیست، حتی در ترک های غمگینشون هم همه ش صحبت از عشق، علاقه، محبت، دوستی، امید، شادی و نشاط هست و فکر می کنم این موضوع رابطه ی مستقیمی با جوّ حاکم بر اون زمان کشور داره! البته در ترانه هایی که سال گذشته هم منتشر شد همین موضوع به خوبی آشکار بود. این خیلی خوبه که یک گروه جوان، با چندآلبوم سرشار امید، شادی و نشاط میاند و وارد دنیای موسیقی پاپ کشور میشند.نوازندگان و خوانندگان این گروه در تمام اجراهاشون نشاط خاصی دارند و همیشه لبخند بر لب دارند و این یعنی یک ارزش.


دلیل دوم علاقه م به گروه آریان سبک ویژه ای هست که آهنگسازان این گروه برای ترانه ها انتخاب می کنند. فکر می کنم این کار در اکثر ترانه ها بر عهده ی «علی پهلوان» بوده. اینکه همخوانان بانو در چه بخش از ترانه ها و با چه آهنگ و لحنی به همخوانی بپردازند یکی از مواردی بوده که باعث دوچندان شدن زیبایی آهنگ های این گروه شده. به نظرم وجود صدای بانوان در ترانه های این گروه معرکه بوده.


دلیل سوم علاقه م به گروه آریان وجود ساز ویالون و اجراهای معرکه و تکنوازی های بسیار زیبای «سیامک خواهانی» هست که در اکثر کنسرت ها باعث تشویق ویژه تماشاگران شده. خیلی ماهرانه بلد هست که با احساسات آدم بازی کنه!


دلیل چهارم علاقه م به گروه آریان؛ ساده، روان و خودمونی بودن متن ترانه هاست. توی ترانه ها و آهنگ ها، عشق و محبت از عمق وجود به معشوق (یا معشوقه) ابراز میشه اون هم در قالب جملات بسیار ساده و خودمونی!


ترانه هایی که دوست دارم از گروه آریان به ترتیب: «گل من» ، «بارون» ، «تو که با من باشی» ، «سکوت» ، «پرواز» ، «گل آفتابگردون» ، «گل همیشه بهار» ،«فردا مال ماست»


درکل گروه آریان رو دوست دارم، بخاطر اینکه تونستند بعداز سال ها تحولی در سبک موسیقی پاپ کشور ایجاد کنند هرچند همه ی ما می دونیم در این راه مشکلات بسیار زیادی داشتند و هنوز هم دارند. حیف که این استعدادهای دوست داشتی در فاصله زمانی سال های 79 تا 87 فقط 4 آلبوم روانه بازار کردند. آخرین آلبومشون هم از سال گذشته تا حالا منتظر مجوز انتشار هست که امیدوارم در دولت تدبیر و امید بتونند این آلبوم رو منتشر کنند.


برای گروه آریان آرزوی موفقیت دارم، ترانه ی «گل من» رو می تونید از اینجا دانلود کنید. برای مشاهده و دانلود بقیه ی آلبوم ها و آهنگ ها هم اینجا کلیک کنید.


۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۲ ، ۰۲:۲۰
عباس جنابی

اوایل اردی بهشت ماه سال جاری، مطلبی نوشتم به نام ای دیو سپید پای در بند... و یک عکس از کوه سیل گذاشتم.

در هفته های گذشته موقعیتی پیش اومد که تونستیم با دوستانم دو بار قله ی سیل رو بعداز سال ها فتح کنیم! بار اول که با دمپایی انگشتی!! بودم و انقدر یهویی شد و غافلگیر کننده بود که دوربین برنداشتم، بار دوم تجهیز و آماده رفتم،دوربین هم برداشتم اما دوربین رو در دامنه ی کوه جا گذاشتم ولی از اون بالا با تلفن همراه دوستم چندتا عکس گرفتم و برگشتن هم در دامنه ی کوه، و پشت کوه سیل با دوستم یک عکس یادگاری گرفتیم.


فتح امسال خیلی به دلم نشست، چون خستگی سالهای گذشته رو نداشت و مسافت کمی رو پیاده تا نوک قله طی کردیم!! اما لذت بی نهایتی داشت وقتی که در بالاترین نقطه ی این منطقه بودی و آسمون رو نه آبی، بلکه سپید می دیدی! جای همه ی دوستان خالی، حسابی خوش گذشت. از هندوانه خوردن در بالای قله ی سیل بگیر، تا آب برف خوردن در دامنه کوه و هم صبحت شد با چوپان هایی که در بالاترین ارتفاع بودند!!


این هم عکس ها، امیدوارم از دیدنشون لذت ببرید:









۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۲ ، ۲۳:۲۶
عباس جنابی