دیروز یکی از دوستان تماس گرفت و اطلاع داد که در ورودی جنوب شرقی شهر و در انتهای بلوار علوی سانحه ی رانندگی اتفاق افتاده است. سریعاً با کی از دوستان که مجهز به موتورسیکلت بود به محل حادثه اعزام شدیم و با صحنه ای بسیار دلخراش مواجه شدیم:
کامیون حامل آجر پس از چپ شدن به شدت با درخت های کنار خیابان برخورد کرده بود. چرخ های عقب ماشین از جا درآمده بود و چند متر عقب تر از کامیون افتاده بود. الحمد لله مردم ..... خوانسار هم آن جا حضور داشتند و علاوه بر کند کردن امداد رسانی شایعاتی را هم به سرعت در بین هم داشتند پخش می کردند.
راهنمایی و رانندگی هم ماشین و مأموران خود را آنجا گذاشته بود و بلوار را بسته بودند و به ماشین ها علامت می دادند که از خیابان فرمانداری سابق بالا بروند. به دوست عزیزم گفتم بیا بریم و عکس بگیریم و اطلاعات بیشتری را کسب کنیم. کمی که جلوتر رفتیم متوجه حضور راهنمایی و رانندگی که شدیم از ترس از دست دادن موتور و اون همه راه را پیاده برگشتن از عکس گرفتن صرفه نظر کرده و با سرعت از محل حادثه دور شدیم.
اما این ها به من و شما ربطی نداره. چیزی که باعث شد این پست را بگذارم این بود که :
چرا شهر ما فاقد سرعت گیر و سرعت شکن های استاندارد است؟ اگر یادتان باشد چند سال پیش شهرداری اقدام به نسب سرعت گیر در خیابان ها کرده بود که آن سرعت گیر ها به درد ..... می خورد. علاوه بر نابود شدن لاستیک وسایل نقلیه باعث بروز تصادف هم شد که مهمترین اون ها تصادف دکتر ..... عزیز بود.
در ضمن در ورودی همه ی شهرهای سرعت گیرهای متعددی برای کم کردن سرعت اتوموبیل ها وجود دارد اما در شهر ما نه از ورودی گلپایگان و نه از ورودی دامنه سرعت گیر وجود ندارد. خود من بارها و بارها دیده ام که کامیون ها با سرعت بسیار زیاد از بلوار علوی تا خیابان ۱۳ محرم نرسیده به باباترک را طی می کنند.
نکته قابل تأمل آنجاست که مدرسه ی ابتدایی شهید عصاری هم همان نزدیکی هاست و کودکان هم از این خیابان رد می شوند و ممکن است زبانم لال ..... . اون وقت است که همه ی ........ لال می شوند و خانواده ی داغدار سر فحش را می کشند به ...... و ....... و ........ که چرا فلان فلان شده ها یه سرعت گیر اینجا نمی گذارند.
اگر بچه ی خودتان که عابر است یا اگر برادر خودتان که راننده است بر دلیل همین عدم وجود سرعت گیر تصادف کند چه می کنید؟
پیشنهاد من به مسئولین عزیز و محترم: قبل از اینکه حادثه ای جدید اتفاق بیفتد بیایید از ابتدای بلوار علوی تا خیابان ۱۳ محرم و بلوار باران را تا شهید صادقی و شهید صادقی را تا معلم(بلوار معلم الحمد لله دارد) سرعت گیر های استاندارد بگذارند که بعد از مدتی از بین نرود تا شاید جان خود شما یا فرزندان شما حفظ شود.
یاد شعر فردوسی افتادم که گفت:
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
دیگر نمی دانم چه بگویم من وظیفه ی خود را انجام دادم و دِینی به گردن من نیست بلکه دیِنی به گردن ...... است.